حالا ما در نخستین روزهایی هستیم که باورمان شده واقعاً «بینصرالله»ایم. بینصراللهی مفهوم تازهای در نظام مقاومت است که دیر یا زود باید با آن وفق پیدا کنیم و مقاومت، این موجود زنده و پویا و ایستا را بیحضور فیزیکی او پیش بریم.
جریان استکبار و صهیونیسم از سالها پیش در این وهم بوده که بینصراللهی احتمالاً میتواند باعث اضمحلال بدنه مقاومت، حداقل در سطح لبنان و جریان حزبالله شود و کمک بزرگی به پیشبرد اهداف غاصبانه و ظالمانه آنها کند. نصرالله مانعی بزرگ سخت و مصالحه ناگزیر بر سر راه سیاستهای سیاه و مزورانه صهیونیسم بود که ۳۰ سال خواب را به چشمان آنها حرام ساخته بود. حالا بعد از شهادت سید تا همین دیروز خیال خام دشمن این بود که ثلمه فقدان سید در بدنه مقاومت باعث ایجاد یأس و ناامیدی و جمود در افکار عمومی اهالی مقاومت و خصوصاً مردم لبنان شدهاست. خیالی که به اذعان خودشان خواستند با به پرواز درآوردن جنگندههای کلاغگونه مزاحم بر سر جمعیت تشییعکننده او کاملش کنند و با عرضاندام خود ترس و دلهره نهایی را در دل مقاومان بکارند.
همه چیز، اما گویی که خلاف آمده. حزن فقدان سید حسن تبدیل به یأس و ناامیدی نشده بود، بلکه تبدیل به دندان قروچههای عصبانی و انتقامجویانه اهالی لبنان شدهبود. آنها تصویر سید به دست، با پرچمهای زرد و درخشان حزبالله بر دوش با جمعیتی میلیونی به میدان آمدند و دندان به دندان ساییدند و «انا علی العهد»هایشان را مشت کردند به سوی کلاغهای آسمان بیروت. بیهیچ ترس. بیهیچ یأس. بیواهمه.
روایتهای منتشر شده در لبنان از روزهای منتهی به مراسم تشییع همه سراسر امید و پویایی است و زنده بودن شریان مقاومت در لبنان را نشان میدهد. این بزرگترین گردهمایی تاریخ ملت لبنان زیر بیرقهای زرد حزبالله خود گواهی بر حیات مقاومت در افکار مردم آن منطقه است. حالا بعد از ۳۰سال زندگی مخفیانه رهبر کاریزماتیک و هوشمند حزبالله، این نخستینبار است که او در مکانی مشخص و معین جایی حوالی ضاحیه بیروت ایستاده به میزبانی جوانان و گروههای مقاومت.
مزار او در عصر پسا نصرالله نه فقط بنای یادبودی ساده و متروک که نخستین مزار ملی و بینالمللی در سطح لبنان است که هنوز همچون شخصیت خود سید الهامبخش و قلب تپنده مقاومت است. جایی فراتر از مزار نلسون ماندلا در روستای قونوی آفریقای جنوبی یا مزار چگوارا در سانتا کلارا.
«مرقد شریف» در همین چند روز و در روزهای بعد از وعدهگاه طیفهای سیاسی و مذهبی مختلف لبنانی و غیرلبنانی شده و در آینده نزدیک نیز نخ تسبیح انسجام ملی در لبنان خواهد بود. نصرالله به طرزی شگرف خود در عصر پسا نصرالله حاضر است و نقش ایجاد اتحاد و انسجام در بدنه مقاومت را هنوز بر شانه دارد. حالا کلاغها در لانه نشستهاند. مردم به خانهها بازگشتهاند. مراسم تمام شده و دوران بینصراللهی رسماً آغاز شدهاست.
سیدحسن، اما جایی نرفته و هنوز ایستاده انگشت سبابه بالا گرفته به رجزخوانی و از آن بنای مرتفع حوالی ضاحیه چشم دوخته به بیتالمقدس و مقاومت. تا روز آزادی و فتح نهایی. به عصر پسا نصرالله خوش آمدید!